۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

بازداشت بهرام چگینی در اراک

اخبار روز:
گروه انقلاب سبز اراک: بهرام چگینی از فعالین ستاد مهندس موسوی در اراک و دانشجوی دانشگاه علم و صنعت اراک نزدیک به دو هفته پیش توسط مامورین امنیتی بازداشت شده است. مادر نامبرده بیمار می باشد و بازداشت وی در این شرایط عامل فشار بر خانواده وی و وخامت وضعیت مادر ایشان گردیده است.
لازم به ذکر است پس از بازداشت آرش صابونچی، این دومین بازداشت طی روزهای اخیر در اراک می باشد.

ده سال حبس برای یک زندانی سیاسی بلوچ

اخبار روز: عباس بادفر از هموطنان بلوچ که در آذرماه ٨٨ در بلوچستان دستگیر شده، به ده سال حبس محکوم شد.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، وی همچنین به زندان گوهردشت کرج تبعید شده است.
عباس بادفر آذرماه ۱٣٨٨ در بلوچستان دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل گردید. او چندین ماه در سلولهای انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشته است. بدلیل بی نام و نشان بودن این زندانی سیاسی با شیوه های وحشیانه مورد شکنجه قرار گرفته و مدت طولانی را در سلولهای انفرادی بسر برده است. او همچنین چندین بارتوسط شکنجه گران (بازجویان) تهدید به قتل و اعدام شده است.
آقای بادفر اخیرا از زندان اوین به بند ۶ زندان گوهردشت تبعید شده است. او بدون داشتن وکیل و حق دفاع از خود مورد محاکمه قرار گرفته و بر مبنای اتهام محاربه و داشتن ارتباط با سازمان مجاهدین خلق محاکمه و به ۱۰ سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج محکوم شده است.
علیرغم گذشت مدت طولانی، او هنوز از اثرات شکنجه های جسمی رنج می برد. 

نگرانی از بابت ناپدید شدن داریوش شکوف در آلمان


دویچه وله: داریوش شکوف، فیلمساز و نقاش ایرانی در آلمان ناپدید شده است. از روز دوشنبه ۲۴ مه (سوم خرداد)، که شکوف برای آخرین بار در ایستگاه مرکزی راه آهن شهر کلن دیده شد تا کنون اثری از وی یافت نشده است.
به گزارش پایگاه خبری «ولت آنلاین» آلمان، قرار بود شکوف در ایستگاه مرکزی راه‌آهن کلن با قطاری به سمت پاریس برود اما هیچ نشانه‌ای دال بر اینکه او به پاریس رسیده باشد وجود ندارد. شکوف در هیچ کدام از قرارهایش در پاریس حاضر نشد و همسرش، تائیس فرزان که خود هنرپیشه مقیم آلمان است، از وضعیت او اطلاع ندارد.
داریوش شکوف که نام اصلی او علی‌رضا شکوفنده است ایران را در زمان محمدرضا شاه به مقصد آمریکا ترک کرد و پس از انقلاب دیگر به ایران بازنگشت. او پس از مهاجرت به آمریکا در سال ۱۹۷۹ در رشته‌های فیزیک و ریاضی به تحصیل پرداخت. شکوف دوره‌ی فیلم‌سازی آکادمی فیلم نیویورک را به اتمام رساند و در زمینه‌های گوناگون مانند نقاشی، نظریه‌ی هنر و فلسفه و فیلم‌سازی فعالیت کرده است.
داریوش شکوف از سال ۱۹۸۵ به بعد در آلمان زندگی می‌کند و یکی از منتقدان سرسخت سیاست‌های جمهوری اسلامی در آلمان به حساب می‌آید.

اعتصاب‌غذاهای مکرر
شکوف، فیلمساز ۵۵ ساله، پنج سال پیش در حمایت از برقراری آزادی و عدالت در ایران به مدت ۷ روز در برابر دفتر مرکزی حزب سبزهای آلمان در برلین دست به اعتصاب غذا زد. در ژوئن گذشته وی در حمایت از حرکات اعتراضی مردم ایران نسبت به نتایج انتخابات برای ۴ روز در برابر سفارت روسیه در برلین اعتصاب غذا کرد. دمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه، نخستین سیاستمدار ارشدی بود که پیروزی محمود احمدی‌نژاد را به وی تبریک گفته بود.
« ولت آنلاین» می‌نویسد‌، شکوف از «مخالفان تندروی جمهوری اسلامی» است که تاکنون از هر گونه تماسی با رژیم ایران سر باز زده است. وی بارها با ارسال نامه‌هایی به جشنواره‌ی فیلم برلین (برلیناله)، از شرکت آن گروه از فیلم‌ها و فیلمسازان ایرانی در این جشنواره انتقاد کرده است که با اجازه‌ی مقام‌های رسمی جمهوری اسلامی به فستیوال راه پیدا کرده‌اند.
شکوف همین انتقاد را در مورد جشنواره‌ی فیلم کن نیز مطرح کرده و این گونه دعوت‌ها را «سیاسی» و «غیرفرهنگی» قلمداد کرده است. به باور او، جمهوری اسلامی از این گونه دعوت‌ها برای «افزایش اعتبار خود در داخل و خارج از کشور» بهره‌می‌جوید.
«ولت آنلاین» همچنین می‌نویسد که رد پای افکار سیاسی شکوف را می‌توان در فیلم‌های او نیز پیدا کرد. نخستین فیلم طولانی شکوف که در سال ۱۹۹۶ ساخته شد "هفت مستخدم" نام دارد. در این فیلم آنتونی کوئین نیز نقش ایفا کرده است. این فیلم بیانگر همان فلسفه‌ی "ماکسیمالیزم" یا "حداکثرگرایی" است که در آن از تمامی انرژی‌های خلاق در راه هدف بشریت متحد استفاده می‌شود.
Breathful نام یکی از دیگر فیلم‌های شکوف است که ۳ سال پیش در برلین ساخته شد. نکته‌ی قابل توجه در این فیلم که یک فیلم کمدی گانگستری است این است که زنان اکثر نقش‌ها را بر عهده دارند. «ولت آنلاین» از این نکته به عنوان وجه تمایز با دیگر فیلم‌های گانگستری یاد می‌کند و می‌گوید، شکوف می‌خواست از این طریق بگوید، زنان می‌توانند در جوامع زیر سیادت مردان مانند محیطی که در این فیلم ترسیم شده نیز لیاقت‌های خود را اثبات کنند.

"ایران زندان" آخرین فیلم شکوف
جدیدترین فیلم شکوف با عنوان "ایران زندان" ۳ هفته‌ی پیش در سینمای بابیلون برلین به نمایش درآمد. این فیلم به حوادث پس از انتخابات ۲۲ خردادماه پرداخته و از سرنوشت زندانیان در شکنجه‌گاه‌های جمهوری اسلامی سخن می‌گوید.
«ولت آنلاین» از کارگردانان ایرانی به عنوان کسانی نام می‌برد که پس از انتخابات خردادماه در رده‌ی اول معترضان قرار داشته‌اند. به گفته‌ی این پایگاه خبری، تولید تقریبی سالانه‌ی سینمای ایران بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ فیلم یعنی به اندازه‌ی سینماگران آلمانی است و سینمای ایران عامل فرهنگی مهمی در این کشور به شمار می‌آید.
جعفر پناهی از جمله کارگردانان به‌نام ایرانی است که در ۱۰ اسفند ۸۸ به همراه ۱۷ نفر از دوستان و بستگانش از جمله همسر و دخترش، در منزل خود در تهران بازداشت شد. بیشتر این افراد چند روز بعد آزاد شدند، اما پناهی‌، فیلمساز ۴۹ ساله‌، نزدیک به ۳ ماه در زندان اوین باقی ماند.
جعفر پناهی که در شرایط جسمانی نامساعد دست به اعتصاب غذا زد سرانجام روز سه‌شنبه، ۴ خرداد (۲۵ مه)، به قید وثیقه از زندان آزاد و راهی بیمارستان شد.

آنقدر بلند می شوید که وقت تبر می رسد!

انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران پیرامون اعتصاب غذای مجید توکلی اطلاعیه ای صادر کرده است که نسخه ای از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است.
متن بیانیه ی مذکور به شرح زیر است:
آنقدر بلند می شوید که وقت تبر می رسد!
قصه ی مبارزه ی ایرانیان برای آزادی ریشه ی به عمق تاریخ دیرین استبداد در این سرزمین دارد. دانشگاه در سال های سکوت ، به خواری در چشم و استخوانی در گلوی استبداد تبدیل شده بود. اینک که سال های سکوت تمام شده مورد حمله ی تیغ خشم و دشنه انتقام قرار گرفته است. روحیه ی انتقام جوی سنگ دلان سیه روزی که می پندارند به ضرب خنجر بر گلوی جوانانی چون مجید توکلی می توانند صدای حق خواهی مردم ستم دیده را خاموش کنند؛ در حال ایجاد فاجعه ای است که بدون شک دودش در چشمان ناپاک شان خواهد رفت.
مجید توکلی دانشجوی شجاع پلی تکنیک این نماد ایستادگی جنبش دانشجویی ایران در هفتمین روز اعتصاب غذای خشک دچار خون ریزی معده شده و قدرت تکلم خود را از دست داده است. در مملکتی که تعریف و تمجید و ثناگویی از قدرت حاکم تنها راه ابراز عقیده است؛ شیرمردی همچون مجید توکلی حلاج وار فریاد آزادی خواهی سر داد و با نشانه گرفتن قلب استبداد با سخنانش بر تاریکخانه ای ظلم نور آگاهی تاباند؛ امروز اسیر دست عمله استبداد است و تنها راه رسیدن صدایش را در اعتصاب غذا و مایع گذاشتن از جان خود دیده است.
مجید توکلی در 24 سالگی تقریبا" نهصدمین روز و برای سومین بار در آزاد ترین کشور دنیا و ام القرای جهان اسلام، زندان را تجربه می کند. در حالی که نه آدم کشته ، نه بر کسی تیر کشیده ، نه به کسی تجاوز کرده ، نه معلمی بیگناه را اعدام کرده،  نه رانت خوار است، نه دزد، نه مفسد، نه تروریست، نه رای ملتی را دزدیده ، نه تقلب کرده و نه مدرک تقلبی داشته، نه و نه و هزار نه دیگر. تنها تاوان آزاد اندیشی و مواضع جسورانه ی انتقادی و شرافت تحسین برانگیز خود را می پردازد.
اما خیره سران نودولت بدانید قطعا" در نبرد با مجید توکلی شکست خورده اید که قدرت پوشالی شما را یارای مقابله با اراده ی پولادین مجید نیست که او توکلش به قدرتی است که بسیار عظیم تر از تیغ های آخته شماست. که نزدیک است آن روزی که تیغ هاتان را بر گلوی خود نیز بفشارید.
انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن محکومیت شدید تداوم بازداشت مجید توکلی و انتقال او به سلول انفرادی خوستار احقاق حقوق پایمال شده و برآوردن همه ی خواستهای ایشان است و هشدار می دهد در آستانه ی سالگرد کودتای انتخاباتی و در این ماه پرحادثه ی تاریخی بیش از این بر زخم دانشگاه نمک کینه نپاشید؛ که امروز دانشگاه ها همه ی اوین شده اند و هر دانشجویی مجید توکلی ست؛ به دامان مردم برگردید پیش از آنکه دیر شده باشد، که بی تردید آنچه بر سر مستبدان در طول تاریخ آمده گریبان شما را هم خواهد گرفت.
کابوس ات آشفته تر باد!
باشد که چو از خواب بر آیی
تعبیرش را تدبیری کنی.

با انتشار دو فیلم مستند، محسن بیک وند به انفرادی منتقل شد/20 تن به حفاظت زندان احضار شدند

خبرگزاری هرانا – در پی انتشار فیلم شکنجه و تجاوز در زندان رجایی شهر کرج صبح امروز دو مامور وزارت اطلاعات با حضور در حفاظت این زندان 20 تن از زندانیان را به حفاظت زندان منتقل و در این میان محسن بیک وند یکی از قربانیان به سلول انفرادی منتقل شد.
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، در پی انتشار دو سند از شکنجه و تجاوز در زندان رجایی شهر که توسط مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شده است، محسن بیک وند به همراه 20 تن از زندانیان به حفاظت زندان منتقل و تهدید شدند.
در این بین آقای بیک وند یکی از قربانیان که به شدت مورد شکنجه فردی به نام حسن آخریان قرار گرفته است به دلیل عدم همکاری با ماموران وزارت اطلاعات در ارائه نام فیلم بردار و مصاحبه کننده با وی به سلول انفرادی منتقل شد.
همچنین عوامل مشکوکی نیز با آقای بهرام تصویری تماس گرفته و به وی اعلام داشتند که حیثیت نامبرده در خارج از زندان با انتشار فیلم لکه دار شده است.
لازم به ذکر است دو مامور وزارت اطلاعات از تهران به این زندان اعزام شده اند تنها برای بررسی و شناسایی عوامل دخیل در انتشار فیلم در این زندان بسر می برند و تا کنون هیچ مسئولی با انتشار این اسناد برای پیگیری مستندات ارائه شده از سوی دو قربانی تحقیقاتی را برای مجازات مجرمین انجام نداده است.

ضرب و شتم شدید رسول بداغی در زندان رجایی شهر

خبرگزاری هرانا - رسول بداغی، از مسئولان اسبق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و عضو کانون صنفی معلمان که در بند شش زندان رجایی شهر در بازداشت به سر می برد، روز گذشته مورد ضرب و شتم شدید مسئولان زندان قرار گرفت.
به گزارش ادوار نیوز، روز گذشته دو تن از مسئولان زندان رجایی شهر  به نام های مستعار شیخ و دایی قاسم، رسول بداغی را به محلی از زندان برده، دست های او را از پشت بسته و پس از بستن وی به میله اقدام به ضرب و شتم شدید وی نمودند. علت این اقدام ناجوانمردانه مسئولان زندان اعتراض بداغی به وضعیت نا مناسب زندان رجایی شهر و مشکلات ایجاد شده برای وی بوده است.
رفتار بی رحمانه مسئولان زندان در ضرب و شتم این معلم زندانی موجب اعتراض دیگر زندان شده و آنها با اعلام اینکه نامبرده زندانی سیاسی است و نباید اینگونه مورد هتک حرمت و آزار قرار گیرد به رفتار مسئولان زندان معترض شدند.
متاسفانه عوامل این ضرب و شتم در پاسخ به اعتراض زندانیان با هل دادن و فحاشی اقدام به متفرق نمودن آنها کرده و در کمال ناباوری اعلام نمودند: "از آنجا که این فرد سیاسی است باید مورد آزار و شکنجه بیشتری قرار گیرد."
گفتی است وضعیت نامبرده هم اکنون نامساعد است و اثرات ناشی از شدت ضرب و شتم سلامتی وی را تهدید می کند.

گزارشگران بدون مرز: حکومت مسئول جان زندانیان است

گزارشگران بدون مرز در اطلاعیه‌ای، نسبت به سلامتی روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی ابراز نگرانی کرد و جمهوری اسلامی را مسئول جان آنها دانست.
این سازمان اعلام کرده که «بدرفتاری و خشونت علیه زندانیان در ماه‌های اخیر شدت گرفته است.»


عیسی سحرخیز، کوهیار گودرزی و حسین رونقی ملکی، سه فعال مدنی و سیاسی هستند که گزارشگران نسبت به وضعیت جسمی آنها در زندان ابراز نگرانی کرده و افزوده که نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی دارند.
این سازمان اضافه کرده است: «در زندان‌های جمهوری اسلامی، حقوق ابتدایی روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران پایمال می‌شود. مقامات رسمی جمهوری اسلامی مسئول حفظ جان زندانیان هستند.»
کوهیار گودرزی، وب‌نگار و از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، ۲۹ آذرماه بازداشت شد.
مسئولان زندان اوین به مادر وی اعلام کرده‌اند که فرزندش در پی اعتصاب غذای چندین روزه و وخامت وضعیت سلامتش، در بیمارستان بستری شده است.
حسین رونقی ملکی، وب‌نگار و مدافع حقوق بشر هم در تاریخ ٢٢ آذر ماه از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طی «عملیات متلاشی کردن شبکه ضد انقلاب» بازداشت شد.
رونقی ملکی که تا هفته‌ها بازداشت و زندانی‌شدنش مخفی نگه داشته شده بود، به «استفاده و تولید فیلترشکن، میزبانی از سایت‌های مدافع حقوق بشر و...» متهم شده است.
عیسی سحرخیز، مدیر و روزنامه‌نگار بسیاری از نشریات اصلاح‌طلب که اخیرا به زندان رجایی شهر منتقل شده نیز ششم خرداد ماه دچار عارضه قلبی شده است.
سازمان گزارشگران اعلام کرده که در همین زندان، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، رضا رفیع فروشانی و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی که در کنار مجرمان عادی نگهداری می‌شوند، به شکل «روزمره تهدید و مورد آزار و اذیت» قرار می‌گیرند.
عمادالدین باقی نیز چندی پیش و در شب عید نوروز، دچار عارضه تنفسی شده بود که به بیمارستان انتقال یافت، اما مسئولان، این زندانی بیمار را دوباره به زندان بازگرداندند.

میر حسین موسوی: کشور با آزادی وعدالت اداره می شود نه با زندان اوین

کلمه:
تعجب آور نیست که در کشور ما مساله فساد و دروغ و خود رایی درحال گسترش است، چرا که اگر اندیشه آزاد نباشد در فضای تک صدایی این مسایل طبیعی است/اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟/این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می کند، در شکل های مختلف ظاهر می شود/آنها می توانند تبلیغ کنند که ما درست نمی گوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان/کهریزک یک مسئله ملی است و به همین دلیل باید تمام بحث هایی که در خصوص کهریزک می شود جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعدا مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است.
« ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چهارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برامده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟»
به گزارش خبرنگار «کلمه»، اینها سخنان نخست وزیر دوران دفاع مقدس در میان جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب است. زندانیانی که به تعبیر موسوی در فضایی مجاهده کردند که دورنمایی از آینده وجود نداشت و آنچه بود تنها احساس وظیفه انسانی و خالص افراد بود. فضایی که در آن تمام تلاش ها توام با آرزو برای ارزش ها و حاکمیت اسلام و یا ویژگی های یک جامعه سالم صورت می گرفت.موسوی در این دیدار گفت: ابتدای انقلاب نیز با همین فضا شروع شد.
اگر چارچوب های کلی حفظ می شد ایران به سمت خوبی حرکت می کرد
او منکر اشکالات آن دوران نیست چه اینکه «هیچ نظامی بدون اشکال نیست» اما وی معتقد است: اگر چار چوب های کلی حفظ می شد ایران ما به سمت خوبی حرکت می کرد.
نخست وزیر امام(ره) با اشاره به نزدیکی ایام رحلت امام خمینی تشییع جنازه بی نظیر و تاریخی ایشان که میلیون ها نفر در آن حضور داشتند را نشانی از پشتیبانی یک ملت از انقلاب و آنچه که در ۱۰ سال اول انقلاب افتاد دانست و گفت: بدون اینکه بخواهیم برخی اشکالات را نادیده بگیریم اما این موضوع نشانی از تحقق بسیاری از ارزش ها بود.
جبهه ها  نشانی از حقانیت راه بود
نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم چون انقلاب به بیراهه رفت
مدیر اجرایی کشور در دوران ۸ سال دفاع مقدس گفت: همیشه نظام های مختلف یکسری شاخص ها را برای بیان موفقیت خود ارائه می دهند. مثل تولید ناخالص ملی، تولیدثروت و یا در ابعاد غیر مادی مانند تحصیلات، شاخص کرامت انسانی و… که کم و زیاد آن معنا دار است و درجای خود قابل بحث. ابتدای جنگ خیل عظیم انسان های نورانی و ایثارگر که انقلاب برای ما به ارمغان آورده بود شاخص و نشانه ای بر حقانیت نظام ما بود. جبهه ها را همیشه نشان حقانیت راه خود می دانستیم و نیز علامتی از اینکه نظام در راستای آرمان هایش موفق بوده است. اما متاسفانه کم کم انحراف پیدا شد و در این سال های اخیر نیز مشکلات بسیاراساسی پیدا کرده ایم به گونه ای که امروز نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم و حتی هنگامی که برایشان توضیح دهیم که اول انقلاب چه اهدافی مطرح بود و بعد از انقلاب چه تغییراتی در کشور رخ داد باز هم نمی توانیم قانعشان کنیم. دلیل آن هم چیزی نیست جز بیراهه رفتن ما.
اتفاق های حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال را مقایسه کنید با…
موسوی در تشریح فضای قبل از انقلاب در مقایسه با بعد از آن با ذکر مثالی گفت: پیش از انقلاب آزادی نبود. عناوین کتاب های چاپی و کتاب های اساسی بسیار کم بود و به صورت زیرزمینی دست به دست می چرخید. اما پس از انقلاب نمایشگاه کتاب برپا شد تا نشان داده شوداین نظام، معتقد به برخورداندیشه هاست و به واقع یک انقلاب فرهنگی شکل گرفته است. اما در همین یک مورد آنچه می خواستیم را مقایسه کنید با اتفاقات حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال که حتی برخی از رساله ها و کتاب های مراجع را جمع کردند. غرفه کتابهای شهید بهشتی که خود از پایه گزاران نظام هست را حذف کردند و محدودیت مثل همیشه دامن ادبیات و کتاب های علوم انسانی را گرفت و اینها تنها علامت هایی کوچک در دوری از آرمانهای انقلاب است.
نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است
تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود
موسوی باهشدار نسبت به تداوم این روند خاطرنشان کرد: نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است به طوری که هیچ اندیشه دیگری را تحمل نمی کند. تک صدایی خود منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود و هیچ کس نیست که نداند اضافه بر استبداد و دیکتاتوری تک صدایی مهم ترین عامل بازدارنده توسعه است.
سیاست هایی که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است
میرحسین موسوی تاکید کرد: آنچه اکنون می بینیم سیاست هایی است که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است و تعجب آور نیست که در کشور ما مساله فساد و دروغ و خود رایی درحال گسترش است، چرا که اگر اندیشه آزاد نباشد در فضای تک صدایی این مسایل طبیعی است.
جنبش سبز برای آزادی و عدالت است
زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم اما…
مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نسبت جنبش سبز و آرمانهای انقلاب پرداخت و گفت: جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قومیت ها، فرهنگ هاو زبان های مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نیز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد حقوق مردم پایمال می شود. زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آنجا ساختمان سازی می کنیم که حجره های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیشتر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.
آیا از چنین نظامی در جهان می توان دفاع کرد؟
موسوی خاطرنشان کرد: ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برآمده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟
جنبشی بر آمده از نیاز های واقعی یک ملت
جنبش سبز جنبشی برای چهار فصل
وی طلب آزادی و عدالت را در چنین فضایی یک مطالبه جدی عنوان کرد و گفت: جنبش سبز یک جریان ادامه دار است که نه با بستن و گرفتن و تهدید و زندانی کردن و نه با کشتن متوقف نخواهد شد چرا که مطالبات برآمده از نیازهای واقعی و انسانی ملت ما را دارد. این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می کند، در شکل های مختلف ظاهر می شود. اینطور نیست که برای یک مقطع کوچک باشد و یا ارتباطی به شخص خاص داشته باشد بلکه برآمده از نیازهای ملت ما و در موازات مبارزات طولانی ملت برای نیل به آزادی و عدالت است.
اهداف جنبش سبز ساده و روشن است
انتظار نداریم جوانمردانه عمل کنند؛ از صدا وسیمایش گرفته تا…
موسوی شعار ها و اهداف جنبش سبز را ساده و روشن دانست و گفت: زمانی که می گوییم قانون اساسی مسئله روشن است، وقتی می گوییم دروغ و فساد نباشد و عدالت باشد مسئله روشن است. به طور قطع گسترش آگاهی بزرگترین ابزار جنبش است. ما با کسی نمی خواهیم دعوا کنیم. تنها از حقوق خود دفاع می کنیم و ابزارمان همان آگاهی رسانی به مردم است و جلوی کسی را هم سد نمی کنیم. آنها می توانند تبلیغ کنند که ما درست نمی گوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان.
«دروغ ممنوع» مطالبه جدی همه مردم بود
موسوی با یاد آوری شعار «دروغ ممنوع» در شب انتخابات گفت : در هنگامه انتخابات یکی از مهمترین و با نفوذترین پوستر هایی که چاپ شد، پوستر «دروغ ممنوع» بود. بنده اولین بار آن را در تهران دیدم و به فاصله ۲۴ ساعت در یک منطقه دوردست کشور مشاهده کردم چرا که شعار ملموس و مطالبه جدی همه مردم بود.
طاقت  یک وبلاگ معمولی را آزاد را هم ندارند
چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است
میرحسین موسوی این بار هم از آگاهی و ضرورت آگاهی بخشی گفت و تاکید کرد: اینکه آنها طاقت ندارند یک وبلاگ معمولی را آزاد ببینند و امروز هیچ رسانه ای حتی در سطح مجازی نیست که در اختیار ما باشد و از فیلترینگ در امان مانده باشد همه نشانگر این است که پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است. بنابراین هرکس در هرجا احساس مسئولیت می کندباید در حد خود در گسترش آگاهی های سیاسی، اجتماعی تلاش کند حتی با گفتن یک نکته در جمع کوچک.
کانون های گسترش آگاهی ها کجاست؟
میرحسین موسوی کانون های گسترش آگاهی را برشمرد: از محیط خانواده گرفته تا جمع دوستان و اقوام، و در میان اقشار و استان های مختلف اگاهی را گسترش دهیم. جنبش سبز هدف پیچیده ای ندارد؛ ما فساد و دروغ را نمی خواهیم، می خواهیم مردم احترام داشته باشند، قوه قضاییه درستی داشته باشیم که ظلم نکند. اینگونه نباشد که از کسی اعتراف بگیرند و بر اساس آن وی را اعدام کنند یا او را بزنند و یا زندانی را آزاد کنند و بعد از دو سه هفته با او تماس بگیرند و بگویند مصاحبه کن یا به زندان برگرد! کافیست همین مسائل را برای مردم شرح دهیم.
چقدر با واقعیت بیگانه اند؟
موسوی دغدغه های خود  درباره بی تدبیری درامور را اینگونه بیان کرد: همیشه می گویم کسانی که این زندان های وسیع را ایجاد کرده اند چقدر با واقعیت بیگانه اند. ما چقدر فرصت داشتیم در ماه رمضان و عیدهای مذهبی و ملّی اعلام کنیم که جدای از گذشته ها  آزادانه به اصول بازگردیم. این خود به خود مردم را خوشبین می کرد. اکنون نیز اگر بگویند انتخابات آزاد و رقابتی برگزار خواهیم کردو تقلبی در کار نخواهد بود خواهید دید که مردم قطعا نفس راحتی می کشند.
کهریزک مسئله ملی است؛جلوی چشم مردم ماجرا را بگوئید تا تکرار نشود
وی تصریح کرد: نظامی که نتواند با حمله به خوابگاه دانشجویی به عنوان یک مورد برخورد شجاعانه کند و برای مردم شرح دهد که واقعا در این بین چه اتفاقی افتاده است و با آنهایی که تقلب کرده اند نتواند برخورد کند نظامی ضعیف است. قدرت نظام در این است که این مسائل را شرح دهد یا در مورد کهریزک که می گویند ۳ نفر را محکوم کرده اند. کهریزک یک مسئله ملی است و به همین دلیل باید تمام بحث هایی که در خصوص کهریزک می شود جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعدا مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است. همین نتیجه مبهمی که اعلام کردند و ۳ نفر را به قصاص محکوم کردند بگویند این سه نفر چه کسانی هستند و چه ارتباطی با افرادی دارند که اسامی شان در مجلس برده شد، مجلسی که تازه ما می دانیم چقدر گزارش هایش محدود است.
آرزو می کنیم کج راهه به راه مستقیم تبدیل شود
موسوی گفت: همه آرزو می کنیم این کج راهه تبدیل به راه مستقیم شود. توسط هر شخصی که باشد در هر موقعی که باشد مردم راضی خواهند بود. مردم مبارزه کرده اند .خون دل خورده اند تا به عدالت و ازادی برسند تا استبداد و خودرایی نباشد. تا مناصب و منزلت ها در حال گردش باشد تا هرکس در هرجا وظایفی دارد در مقابل مردم پاسخگو باشد.
آیا دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟
میر حسین موسوی خطاب به زندانیان پیش از انقلاب افزود:این بگیر و ببند ها مسئله را حل نمی کند مگر با به زندان انداختند شما رژیم سقوط نکرد؟ رژیم سقوط کرد و من اثرات این دستگیری ها را به خاطر دارم ولی پرسش این است که آیا این دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟ وضعیت رسانه ای و گردش آزاد اخبار و اطلاعات در جهان، نسبت به دوره ای که شما در زندان بوده اید بسیار متفاوت است. اول صبح با رجوع به چند سایت می توان تمامی اخبار را دریافت کرد. قبلا اطلاعیه ها با چه دردسری این دست و آن دست می شد و بعضا چه خساراتی هم داشت و تنها به دست عده معدودی می رسید. ماهواره ها و فضای بین المللی و ارتباطات هم به همین ترتیب موثراند.
به گفته نخست وزیر زمان دفاع مقدس،در چنین فضایی رفتن به سمت الگوها و چهارچوب هایی که عقلا عدم کارآمدی آنها روشن بوده جای تعجب و تأسف دارد.
کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین
موسوی تصریح کرد: برخی گمان می کنند با ایجاد فضای رعب و وحشت می توان امور را اداره کرد در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین.

انتقال منصور اسانلو به بند متادون زندان رجایی شهر کرج


خبرگزاری هرانا -منصور اسانلو، فعال سرشناس کارگری و رئيس سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، به بند معتادان به مواد مخدر  و بیماران عفونی موسوم به "بند متادون" زندان رجایی شهر کرج، منتقل شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، سید محمد روح الله هاشمی - فرزند مجتبی هاشمی - که به اتهام قتل برادر و همسر برادرش در زندان رجایی شهر محبوس است، به تحریک کرمانی رییس و معاونش فرجی، از مسئولان حفاظت زندان بر علیه منصور اسانلو اعلام شکایت کرده تا اسانلو بر اساس این شکایت به بند متادون(بند 5 عمومی) منتقل شود.

گفته می شود این شکایت مقابل دوربین از هاشمی گرفته شده است.
لازم به یادآوری است که آقای اسانلو، از تابستان سال 86 و دو هفته پس از بازگشت از اجلاس لندن تاکنون در زندان به سر می برد.

محکومیت شش تن از دروایش گنابادی به زندان


خبرگزاری هرانا - شش تن از دروایش سلسله نعمت اللهی گنابادی به اتهام "تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق ذفن اموات در محل ممنوعه" به 4 ماه حبس محکوم شدند.

به گزارش سایت مجذوبان نور، بر اساس دادنامه صادره از شعبه 101 دادگاه جزایی شهرستان گناباد ،علی افکار، عباسعلی افکار، معصومه سالاری، رضا شوقی و حسنیه کاظمی از دراویش نعمت اللهی گنابدی ساکن بیدخت به اتهام تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق دفن اموات در مزار سلطانی به تحمل 4 ماه حبس تعلیقی (به مدت 3 سال) محکوم شدند.
هم چنین بر اساس این حکم عباسعلی زارع حقیقی متصدی مزار سلطانی به 4 ماه حبس تعزیری محکوم شده است. آقای حقیقی در گذشته نیز به همین اتهام از سوی دادگاه گناباد مجموعاً به 7 ماه حبس قطعی محکوم شده است که پرونده وی در دستور کار اجرای احکام دادگستری قرار دارد.
این گزارش در ادامه به محتویات حکم صادره علیه این 6 درویش اشاره و می افزاید : شعبه 101 دادگاه جزایی به ریاست آقای رسولی در حکم محکومیت صادره به گزارش دانشگاه علوم پزشکی و اداره ی اطلاعات شهرستان گناباد با این بهانه  که دفن اموات در مزار سلطانی بیدخت بهداشت عمومی را به مخاطره می اندازد استناد کرده است.
در اسفند ماه سال 1387 شبکه بهداشت گناباد بر اساس نامه های محرمانه فرمانداری و اداره اطلاعات به بهانه جلوگیری از تردد دراویش در مزار متبرکه سلطانی دفن اموات در این محل را ممنوع اعلام کرد و از آن زمان تا کنون عده ی زیادی از دراویش پس از دفن اموات در این مکان متبرک به زندان ، شلاق و تبعید محکوم شدند.

گفتنی است وکالت دراویش در این پرونده را آقایان غلامرضا هرسینی، فرشید یداللهی، امیر اسلامی، داوود منتظری، ابراهیم شنبدی و سید یاسر جلالی برعهده دارند.

سیزده کشته و زخمی در انفجار دکل چاه نفت نفت شهر


خبرگزاری هرانا - ساعت 6:30 صبح امروز شنبه 8 خردادماه، یکی از چاه های نفت منطقه "نفت شهر" استان کرمانشاه منفجر گردید که در این حادثه تاکنون 3 تن از کارگران این منطقه کشته و 10 نفر زخمی شدند.

بهرام تیموری فرماندار قصرشیرین در گفتگو با ایلنا گفت: در حال حاضر ، حال عمومی چهار تن از مصدومین این انفجار وخیم بوده که به بیمارستان های دیگر شهرها منتقل شده و 6 زخمی دیگر بصورت سرپایی مداوا شده اند.
فرماندار قصرشیرین افزود: شدت انفجار این دکل چاه نفت به حدی است که به نظر می رسد ماشین های آتشنشانی با روش های معمولی قادر به خاموش کردن این آتش نباشند.
تیموری در پایان با اعلام این خبر که دکل چاهی که دچار حریق شده دور از چاه های نفت دیگر و تاسیسات "نفت شهر" است و خطری این تاسیسات را تهدید نمی کند افزود: فعلا علت بروز این حادثه مشخص نیست ولی طبق نظراولیه کارشناسان علت این حادثه نشست بوده است.

گوگل فیلتر و رفع فیلتر شد


خبرگزاری هرانا - از شامگاه جمعه مورخ 7 خرداد ماه، اختلال‌هایی در دسترسی کاربران ایرانی به سرویس‌های شرکت گوگل ایجاد شده است.
به گزارش خبرآنلاین، کاربران برخی آی.اس.پی‌ها به هنگام اتصال به صفحه اصلی جستجوی گوگل  با صفحه فیلترینگ مخابرات روبرو می‌شوند. پیش از این نیز برخی سرویس‌های دیگر مانند گوگل‌ریدر و گوگل‌ترانسلیت در فهرست فیلترینگ مخابرات قرار گرفته بودند.
شایان ذکر است که هفته گذشته، گوگل از سرویس خدمات امن و محرمانه خود رونمایی کرده بود.
به گزارش کلمه، البته برخی منابع اعلام کردند این فیلترینگ در ساعت ۲۲ برداشته شده است.

بازداشت اکبر آزاد، فعال مدنی آذربایجان


خبرگزاری هرانا - اکبر آزاد نویسنده آذربایجانی و عضو هیات تحریریه ماهنامه های وارلیق و پارپاق روز سه شنبه 4 خرداد 89 در منزل شخصی اش در تهران بازداشت شده است.

ماموران امنیتی ظهر روز سه شنبه با مراجعه به منزل اکبر آزاد در محله کیانشهر تهران این فعال مدنی را بازداشت و اقدام به تفتیش منزل و تهدید خانواده وی نمودند و کامپیوتر، کتاب ها و سایر وسایل شخصی وی را با خود بردند.

به گزارش ساوالان سسی، خانواده این نویسنده آذربایجانی در روزهای گذشته جهت اطلاع از علت دستگیری و اتهامات او به دادسرای امنیت تهران مراجعه کرده اند اما مسئولین قضایی با ممانعت از ورود خانواده به دادسرای امنیت از قبول مسئولیت بازداشت آزاد امتناع می کنند. آقای آزاد از زمان بازداشت تا کنون تماسی با منزل نداشته و این امر موجب نگرانی خانواده از وضعیت سلامتی جسمی وی شده است.

اکبر آزاد عضو هیئت موسس کانون زبان و فرهنگ و از نویسندگان نشریات وارلیق و یارپاق است. وی در ساله ای اخیر بارها بازداشت و به احکام حبس محکوم گردیده است.

سازمان عفو بین الملل و سازمان گزارشگران بدون مرز در سال های گذشته با صدور اطلاعیه هایی بازداشت و فشار بر این روزنامه نگار و نویسنده آذربایجانی را محکوم و خواهان آزادی وی شده بودند.

و این بار نیز بخیر گذشت


کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید) اطلاعیه ی گروهی از همراهان مادر فروغ را درباره ی این حادثه منتشر کرده است:
در رخوت بازداشتن از شرکت نکردن در مراسم سالگرد انوش بودیم که خبر ناگواری رسید. خبر ناگوار زود و سریع می رسد. قرار شد امسال بخاطر رعایت حال و شرائط مادر فروغ در مراسم انوش شرکت نکنیم. گفتیم بگذار مراسم بدانگونه برگزار شود که گفته اند. تاکنون همه ساله در مراسمی شرکت می کردیم که اراده مادر فروغ (مادر مادران) می خواست. خبر ناگوار آمد که روز پنجشنبه 
۶/٣/٨۹ حدود ساعت چهارعصر (ساعاتی قبل از برگزاری مراسم محدود سالگرد انوشیروان لطفی) نیروهای انتظامی با بستن خیابان محل سکونت مادر لطفی، بدرون مجتمع مسکونی او وارد شده و خواستار پراکنده شدن اندک اقوام و دوستان مادر که بعضاَ سالمند نیز بودند شدند. مضاعف بر آنکه حتی به حضور بستگان نسبی مادر فروغ اعتراض داشتند. "این داد به کجا بریم؟"
می گویند مراسم جان باختگان محدود برگزار شود. می خواهند موضوع جان باختگان سوژه فعالیت سیاسی اندک هموندان فکری و رهروان آنان نباشد. با همه عقب نشینی ها معلوم نیست اینان از کدام نهاد و ارگان مامور به هم زدن مراسم سالگرد در محدوده مسکونی مادر فروغ شدند. در برابر شوک وارده به مادر فروغ، مامورین هراسان زده به تکاپو افتاده و با فراخواندن آمبولانس اورژانس تهران، او را به بیمارستان منتفل می کنند و ساعاتی بعد با بازجوئی مقدماتی اقوام و بستگان مادر از محل زندگی مادر خارج می شوند. حال عمومی مادر تا حدودی رضایت بخش است، ولی عوارض شوک وارده و هیجانات ناشی از یورش غیرانسانی به منزل وی برروی گویش و تکلم اش تاثیر گذاشته است. باید گفت که وجود مراکز متعدد قدرت و لایه های آن باعث گردیده که در ششم خرداد سالگرد انوش، بار دیگر شاهد تصمیمات متفاوت در برابر موضوع واحدی باشیم. در شرائطی که عوامل امنیتی، برگزاری مراسم خانوادگی انوشیروان یکی از جان باختگان سال 
۶۷ را پذیرفته بودند، اما حضور نیروهای انتظامی و اصرار آنان بر لغو مراسم در دقایق آخر حاکی از چیست؟
آیا تاوان ناهماهنگی مراکز قدرت را باید مادر فروغ لطفی پرداخت نماید؟ مادری که چه قبل و بعد ازانقلاب لحظه ای از انجام رسالت تاریخی خود غفلت نکرده است.

گروهی از همراهان مادر فروغ و مادران جان باخته گان، تهران
٧ خرداد ١٣
۸۹